جدول جو
جدول جو

معنی سینه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

سینه دادن
(خَ گَ تَ)
کنایه از زور و قوت نمودن. (آنندراج) :
گوشه گیران تن بزحمت بی محابا کی دهند
چون شناور سینه را در موج دریا کی دهند.
میرزا رضی دانش (از آنندراج).
، (اصطلاح بنایان) جلو آمدن دیوار یا سقف
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سینه کردن
تصویر سینه کردن
پیش انداختن و به جلو راندن، در پشت سر کسی یا حیوانی قرار گرفتن و او را با فشار سینه به جلو راندن، بر زمین خوردن سنگ یا تیر یا چیز دیگر پس از پرتاب شدن و منحرف گشتن آن به سمت دیگر، فخر کردن، نازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(پَ دَ)
دانه دادن به مرغ. دادن دان. غذا دادن به طیور از حبوب و شبه آن: زق، چینه دادن مرغ بچه را بمنقار. (تاج المصادر بیهقی). عدار، چینه دادن مرغ بچه را به منقار. (تاج المصادر بیهقی). زغل، چینه دادن مرغ بچه را به منقار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
آرایش دادن و آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینه گشادن
تصویر سینه گشادن
خوشوقت شدن خوشحال گردیدن، تفاخر کردن فخر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
عمل سینه زن. در اصطلاح تیراندازان آن باشد که چون تیری بیندازند بر زمین خورد و از آن جا خیز کرده به جای دیگر افتد، تفاخر کردن فخر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
رنگ دادن رنگ بخشیدن: روزی چو تازه دخترکی باشد رخساره گونه داده بغنجاره ک (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لینت دادن
تصویر لینت دادن
نرمی دادن روان کردن کمروان کردن نرم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیقه دادن
تصویر لیقه دادن
لیق دان. توضیح این کلمه بصورت لیفه دان هم آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیفه دادن
تصویر لیفه دادن
دوات مرکب. توضیح این کلمه بصورت لیقه دان هم آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینه کردن
تصویر سینه کردن
((~. کَ دَ))
اصطلاحی است در تیراندازی، وقتی که تیر بعد از اصابت به زمین کمانه کرده به جای دیگر پرت می شود، تفاخر کردن، مغرور شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سینه گشادن
تصویر سینه گشادن
((~. گُ دَ))
شاد شدن، انبساط خاطر، فخر نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
Adorn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
Root
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
orner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraciner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
versieren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
wortelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
adornar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
adornare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
radicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
schmücken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
adornar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
装饰
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
扎根
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
zakorzeniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
ozdabiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
прикрашати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укорінюватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
verwurzeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زینت دادن
تصویر زینت دادن
украшать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укореняться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
जड़ें जमाना
دیکشنری فارسی به هندی